خرمگس (به انگلیسی: The Gadfly) نام داستانی از نویسنده انگلیسی، اتل لیلیان وینیچ می*باشد که در دهه ???? انتشار یافت. این داستان در کشور ایران، توسط خسرو همایون*پور و ترجمه*ای دیگر توسط داریوش شاهین به فارسی برگردان شده*است.
این کتاب در سال ???? در انگلستان و آمریکا منتشر شد. وینیچ در این کتاب سیمای انسان*هایی را مجسم کرده*است که برای کسب آزادی, استقلال و حقوق اجتماعی خود دست به مبارزه می*زنند و در این راه از مرگ نیز هراسی ندارند. «عشق» در این کتاب مقامی ارجمند دارد.نقش اصلی این کتاب آرتور برتن است که یک انگلیسی مقیم در ایتالیا در زمان سلطه? اطریشی ها بر این کشور است، او پس از شکست عشقی خود دست به یک ماجراجویی بزرگ می*زند و بعدها دوباره به ایتالیا بازمیگردد و در یک گروه انقلابی به کار مشغول می*شود.
انگار نفس در سینه ام می پیچید و نمی خواست بالا بیاید.دستم را به تنه درخت گرفتم اما با دیدن ماشینی که در آن شرایط دقیقا مثل یک خوس بی محل در تعقیبم بود بار دیگر از جا کنده شدم.پنجمین کوچه،کوچه شماره ده بود.فقط یک کوچه دیگر باقی مانده بود و من هنوز مطمئن نبودم که شجاعت روبه رو شدن با آنچه خودم را برایش تا آنجا کشانده بودم داشته باشم.سر کوچه ششم که رسیدم دیگر فلج شدم.قدرت کوچکترین حرکتی را نداشتم به قدری دمای بدنم پایین افتاده بود که حس می کردم هر آن برفک زده و منجمد می شوم.کف دستم را به دیوار سنگ کاری شده پایین کوچه گذاشتم انگار قطره ای خون در بدنم نبود سفید و سرد....دقیقا عین آدم برفی فقط باید دست هایم را باز می کردم و جای دماغم یک هویج می کاستم.چه ایده جالب و مسخره ای بود....
يک متخصص تغذيه با بيان اين که هفت سين شامل هفت ماده غذايي مفيد و پرانرژي بوده و نمايانگر پيشينه غني تغذيه سالم در ميان ايرانيان باستان است، گفت: تمام خوراكيهاي موجود در اين سفره به عنوان بهترين مواد غذايي با خواص دارويي و قابليت درماني براي تمام ايام سال توصيه ميشود.
دکتر علي اکبر سهيلي آزاد در گفت وگو با ايسنا ، اظهار داشت: در بسياري از کشورها سبزه تهيه شده از جوانه گندم را در گلخانه تکثير و آب آن را به عنوان يک چاشني پرانرژي که حاوي مقادير زيادي قند مالتوز است و طعم شيريني دارد مصرف ميکنند.
وي ادامه داد: اين شربت داراي بسياري از ويتامينهاي گروه ب، کلسيم، پتاسيم و اسيد فوليک است و خواص آن به دليل عدم طبخ بسيار بيشتر از سمنو و به عنوان شربت بسيار مغذي و نشاط آور است.
سمنو سرشار از انرژي براي کودکان در حال رشد و بهترين درمان كم خوني براي زنان باردار
اين متخصص تغذيه با اشاره به اين كه سمنو به عنوان يکي از خوردنيهاي سرشار از انرژي سفره هفت سين است،گفت: سمنو از شيره جوانه گندم تهيه و توليد ميشود و ماده مغذي و مفيدي از نظر تامين انرژي و موادي پروتئيني براي کودکان در حال رشد محسوب ميشود.
وي با بيان اينکه سمنو سرشار از مقادير زيادي مواد معدني مانند کلسيم، پتاسيم، منيزيم، روي و سلنيم است، گفت: اين مواد مغذي براي رشد استخوانها و پيشگيري از ابتلا به پوکي استخوان و کم خوني به خصوص در زنان باردار و شيرده بسيار مفيد است.
دکتر سهيلي آزاد با اشاره به مواد موجود در سمنو از جمله ويتامين هاي B1،B2 ، نياسين و اسيد فوليک، کاروتن و ويتامينE گفت: اسيد فوليک موجود در سمنو از ابتلا به نوعي کم خوني پيشگيري ميکند و کاروتن و ويتامين E نيز از آنتي اکسيدانهاي مفيدي هستند که با از بين بردن راديکالهاي آزاد به وجود آمده از متابوليسم مواد غذايي در سلولها احتمال ابتلا به سرطان را کاهش ميدهند.
وي با بيان اينکه سمنو ماده غذايي بسيار مفيد براي ورزشکاران است، اظهار داشت: اگرچه سمنو در فرهنگ غذايي ايرانيان در ايام نوروز تهيه ميشود و در سفره هفت سين قرار ميگيرد اما در نظر گرفتن اين منبع مفيد انرژي در برنامه غذايي روزمره توصيه ميشود.
بوييدن سيب، فشار خون را کاهش ميدهد
دکتر سهيلي آزاد با بيان اينکه سيب به دليل داشتن ويتامينهاي گروه B، منيزيم و فسفر داراي اثرات آرام بخش است، اظهار داشت: مطالعات پزشکي نشان داده است که تنها بو کشيدن سيب فشار خون را پايين ميآورد.
اين متخصص تغذيه با اشاره به مواد مغذي موجود در سيب مانند ويتامينها، مواد معدني، پروتئين و مقادير زيادي انرژي گفت: فيبر موجود در سيب به نام پکتين موجب کاهش کلسترول خون ميشود.
با مصرف سير دستگاه گوارش خود را بيمه كنيد!
دکتر سهيلي آزاد با اشاره به سير به عنوان ماده غذايي که حاوي خواص دارويي است، گفت: از نظر تغذيهاي معمولا سير به عنوان چاشني و طعم دهنده غذاها مورد استفاده قرار ميگيرد. مطالعات دهههاي اخير نشان داده سير داراي ترکيبات کاهش دهنده فشار و کلسترول خون است.
اين متخصص تغذيه با توضيح اين مطلب که سير با تاثيرگذاري بر تجمع پلاکتها سبب کاهش خطر ابتلا به سرطان به خصوص سرطان معده و روده ميشود، گفت: سير شامل ترکيبات گوگرددار و سولفور که شامل آليشين که موجب از بين بردن راديکالهاي آزاد سلولها ميشود است و برخي نيز سير را براي بهبود برخي عفونتها و مار گزيدگيها استفاده ميکنند.
سماق مرهمي براي دردهاي رماتيسمي و نقرس
دکتر سهيلي آزاد با بيان اينکه در طب سنتي از سماق براي بيماريهاي رماتيسمي، نقرس و همچنين درمان تهوع و بياشتهايي استفاده ميشود، گفت: سماق داراي خاصيت آنتي اکسيداني است و از بروز بسياري از سرطانها پيشگيري ميکند.
وي ادامه داد: معمولا ميوه سماق را به شکل خشک کرده و کوبيده شده به صورت پودر به عنوان يک چاشني و طعم دهنده مورد استفاده قرار مي دهند.
اين متخصص تغذيه از ديگر خواص سماق را تحريک اشتها، افزايش ميل به خوردن غذا، خاصيت ديورتيک و ادرار آور بودن آن عنوان کرد و اظهار داشت: سماق به دليل داشتن تانن که يک قابض است در بهبود اسهال نيز موثر است.
سرکه، چاشني با خواص دارويي
دکتر سهيلي آزاد با بيان اينکه سرکه از مواد قندي موجود در گياهان مانند، انگور، کشمش، سيب و برنج به وسيله تخمير تهيه ميشود، گفت: سرکه بيشتر به عنوان طعم دهنده و چاشني غذا محسوب ميشود اما خواص دارويي نيز دارد.
وي ادامه داد: سرکه داراي مقاديري از مواد معدني و ويتامينها است و اشتها را نيز افزايش ميدهد و ايرانيها با استفاده از سرکه انواع ترشيجات را نيز تهيه ميکنند.
درخت سنجد از ميوه تا ريشه داراي خواص دارويي و صنعتي است
دکتر سهيلي آزاد با بيان اينکه درخت سنجد از ميوه، گل، ساقه، ريشه و پوست و داراي خواص دارويي و صنعتي است، گفت: برگ درخت سنجد داراي الکانوئيدي است که در صنايع داروسازي مورد استفاده قرار ميگيرد و گل آن نيز در صنايع آرايشي عطرسازي و داروسازي به کار ميرود.
وي ادامه داد: سنجد شامل مواد قندي گلوکز و شامل مقاديري چربي و مواد پروتئيني نيز است بدين ترتيب خاصيت غذايي نيز دارد. ميوه سنجد بييشتر نقش دارويي دارد و در طب سنتي به عنوان تانن مورد استفاده قرار ميگيرد و ميتواند ضد تهوع و براي درمان اسهال مفيد باشد.
:: موضوعات مرتبط:
اخبار علمی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1000
من زنی هستم که گویندم رهــــــــا باشم...
برای هیچ و پوچ اشک نریزم!
آزاد باشم و برای خود و خدایم زندگی کنم!
گویند قدر لحظه لحظه های زندگی ام را بدانم...
اما ای کسانی که جز حرف زدن و شعار دادن نمی دانید
جوابم دهید...!
قدر کدامین لحظه ها را باید دانست؟
لحظه هایی که فکرم از آن خودم نیست و هر دم ترسیده ام
تا،کسی از راه نرسیده،افکارم را بخواند و شیپور به دست رسوایم کند؟
لحظه هایی که به امید این نشسته ام تا دیگران وجودم را درکنارشان حس کرده
و احساساتم،استعدادهایم،عشق و محبتم،غرورم،التماسم و در آخر وجودم را ببینند؟
لحظه هایی که تا نگاه خیره ام به آسمان و ستاره های چشمک زنش را دیده اند،
برچسب عاشقی و شیدایی بر من زده اند و یا
که تا صدای خنده های شادمانه ام را شنیده اند،برچسب بی حیایی بر پیشانی ام چسبانده اند؟
لحظه هایی که تا نگاه خیره نامحرمی را به روی خود حس کرده از ترس و خجالت رنگ به رنگ شده
و خود را از یه مشت نگاه هرزه پنهان کرده ام؟
لحظه هایی که به عنوان کالایی در مغازه میان جمعیتی نشسته و منتظر پسندیده شدن هستم؟
لحظه هایی که همه نگاه ها را به روی خود دیده ام و لبهایی که به اظهار نظر درباره ظاهر و لباسهایم گشوده شده اند؟
لحظه هایی که از وحشت نداشتن امنیت کنج خانه کز کرده و افسرده و سرد به وجودم لعنت فرستاده ام؟
لحظه هایی که مرا بی رحمانه ضعیفه و ناقص العقل می خوانند و میان مخلوقان خدا،خود،برترین را بر می گزینند؟
و یا لحظه هایی که اشکهایم به خاطر زدودن غبار از دلم به روی گونه هایم چکیده و به سخره گرفته شده ام؟
آری بگویید،به کدامین گناه هم نشین همیشگی من غم است؟
بگویید به کدامین گناه شوق به زندگی را در وجودم کشته اند؟
بگویید به کدامین گناه لحظه های ناب زندگی را این چنین به کامم تلخ کرده اند؟؟
به کدامین گنـــــــــــــــــــــــــــــــاه...؟؟؟؟؟
" سارا زیبایی"
:: موضوعات مرتبط:
دل نوشته ها ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1111
پرسیدم از تو ای خدا...
عذابی هست که زن را در آن سهیم نکرده باشی؟
دردی هست که زن را به آن مبتلا نکرده باشی؟
شبی هست که او را بی خواب نکرده باشی؟
باری هست که به او تحمیل نکرده باشی؟
رنجی هست که او را در آن شریک نکرده باشی؟
و در آخر...
شکستی هست که او را با آن مواجه نکرده باشی؟
اما تو در پاسخ گفتی:
ای بنده عجول من....
قلبی رئوف تر از آنی هست که به تو هدیه کردم؟
محبتی بی ریاتر از آنی هست که در رگهایت جاری کردم؟
اشکی پاکتر از آنی هست که در چشمانت جوشاندم؟
چشمانی بی قرار تر از آنی هست که به انتظارت نشاندم؟
دلی بردبارتر از آنی هست که به تو ارزانی کردم؟
چتری وسیع تر از آنی هست که سایه بان چشمانت کردم؟
نعمتی بزرگتر از آنی هست که در زیر پاهایت گسترانیدم؟
و در آخر...
قدرتی فراتر از آنی هست که پایه زندگی کودکی باشی و من ....
به تو عطا کردم؟؟!!!
"سارا زیبایی"
:: موضوعات مرتبط:
درددل با خدا ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1401
دلش همیشه با خدا بود،برای خدا بود و نوکر خدا بود!البته اگر مثل همیشه پوزخندی تحویلم نمی دهی و مسخره ام نمی کنی!
بگو همیشه ساکت بود،چون سخن گفتن برای کسانی که گوشهایشان بسته است را بیهوده می دانست!البته اگر چون گذشته روی از من برنمی گردانی و دیوانه ام نمی خوانی!
بگو صدایش همیشه لبریز از بغض بود اما هیچ گاه اشکی نفشاند،چرا که اشکهایش همچون خودش جایی در این دنیا نداشتند!البته اگر همچون همیشه از کنارم بی اعتنا نمی گذری و وجودم رو بی ارزش نمی خوانی!
اصلا می دانی چه است؟بگو اگر وجود کسی که دیگر در میانمان نیست و به خاک سپرده شده برایتان قدری ارزش پیدا کرده و اکنون نامی از او را می توانید به یاد آرید و دلتان اندکی برای تنهاییش می سوزد و می توانید لحظه ای فکرتان را از مشغله های روزانه خود دور کنید و به او که دیگر در میانتان نیست نزدیک کنید،نگاهی هم به دفتر دل او که در تنهایی ورق هایش پوسید بیندازید تا شاید هم قطره اشکی از چشمان شما به پایین بلغزد!.....
"سارا زیبایی"
:: موضوعات مرتبط:
دل نوشته ها ,
,
:: بازدید از این مطلب : 865
نمی دانم که بود؟....یا که چه بود؟...نور شهاب بود که در آسمان برای لحظه ای درخشید و رفت...؟یا ستاره ای بود که بی منظور به من چشمکی زد و رفت؟...آن چه بود؟....لحظه ای درخشید و نماند،عقل من را ربود و رفت!دلم از جا کنده شد،گویا اولین بارش بود که چنین تابید و رفت!او که بود،این چنین مرا خنداند و رفت...؟یا که نه....؟او پیش من است...او همین جاست در بالین من است...ذره ذره در خون من است...روح من و عشق من است...او نرفت،لحظه ای تابید اما نرفت،خوش درخشید اما نرفت...او به من خندید اما نرفت...هر شب در آسمان چشمکی زد اما نرفت...در دلم ماند و هیچ جا نرفت....
سارا زیبایی
:: موضوعات مرتبط:
درددل با خدا ,
,
:: بازدید از این مطلب : 845
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق میکند که ترا بر روی برنج نوشته،یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،یکی ذوق میکند که ترابا طلا نوشته ،یکی به خود میبالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ... ! آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که ترا می خوانند و ترا می شنوند ،آنچنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند . اگر چند آیه از ترا به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند " احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است ...
قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ،حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند . خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنانکه وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.
یک زن آزاده من متولد می شوم، رشد می کنم تصمیم می گیرم و بالا می روم.
من گیاه و حیوان نیستم. جنس دوم هم نیستم. من یک روح متعالی هستم؛ تبلوری از مقدس ترین ها !ـ من را با باورهایت تعریف نکن ! بهتر بگویم تحقیر نکن!
ـ من آنطور که خود می پسندم لباس می پوشم –قرمز، زرد، نارنجی، برای خودم آرایش می کنم- گاهی غلیظ، میرقصم- گاه آرام، گاه تند، میخندم بلند بلند بی اعتنا به اینکه بگویند جلف است یا هر چیز دیگر... برای خودم آواز میخوانم حتی اگر صدایم بد باشد و فالش بخوانم، آهنگ میزنم و شادترین آهنگها را گوش میدهم. زن درون من یک موجود مستقل است. نه به دنبال تکیه گاه میگردد که آویزش شود، نه صندلی که رویش خستگی در کند و نه نردبان که از آن بالا برود. زن درونم به دنبال یک همسفر است، یک همراه، شانه به شانه. گاه من تکیه گاه باشم گاه او. گاه من نردبان باشم ، گاه او. مهر بورزد و مهر دریافت کند.
زن درون من کارگر بیمزد خانه نیست که تمام وجودش بوی قورمه سبزی بدهد و دستهایش همیشه بوی پیاز داغ؛ که بزرگترین هنرش گلدوزی کردن و دمکنی دوختن باشد. روزها بشوید و بساید و عصرها جورابها و زیرپوشهای شوهرش را وصله کند . زن درونم اینها نیست که حتی اگر تو به آن بگویی کد بانو!!! در خانه من کسی گرسنه نیست ، بچهها بوی جیش نمیدهند، لباسها کثیف نیستند و همیشه بوی عطر غذا جریان دارد؛ اگر عشق باشد، زندگی هست!
من یک زنم ... نه جنس دوم... نه یک موجود تابع... نه یک ضعیفه ... نه یک تابلوی نقاشی شده، نه یک عروسک متحرک برای چشم چرانی، نه یک کارگر بیمزد تمام وقت، نه یک دستگاه جوجه کشی.
باور داشته باش من هم اگر بخواهم میتوانم خیانت کنم، بی تفاوت و بی احساس باشم، بی ادب و شنیع باشم، بی مبالات و کثیف باشم. اگر نبوده ام و نیستم ، نخواسته ام و نمیخواهم. آری؛ زن درونم عشق میخواهد و عشق میورزد، احترام میخواهد و احترام میگذارد. من به زن وجودم افتخار میکنم، هر روز و هر لحظه ... من به تمام زنان آزاده و سربلند دنیا افتخار میکنم و به تمام مردانی که یک زن را اینگونه میبینند.
:: موضوعات مرتبط:
زن درون من ,
,
:: بازدید از این مطلب : 953
کتاب:روی ماه خداوند را ببوس
نویسنده:مصطفی مستور
فایل:pdf دانلود
توضیحات:((هر کس روزنه ای است به سوی خداوند، اگر اندوهناک شود. اگر به شدت اندوهناک شود.))
این کتاب رمانی است تقریبا فلسفی که برهه ای از زندگی پسری را به قلم آورده که به واسطه خداوند عاشق می شود اما به ناگاه در وجود خداوند شک می کند و این شک زندگی اش و حتی عشقش را تحت الشعاع قرار می دهد و مسئله وجود خداوند اصلی ترین موضوع زندگی اش می شود و هم زمان که در پی یافتن پاسخ این سوال است بر روی موضوع پایان نامه اش که علت خودکشی یک استاد دانشگاه جوان است کار می کند و...